تلاش ترامپ برای احیای سیاسی خود با توسل به دروغ
ترامپ ، نامی که طی سالهای اخیر پس از وقوع حوادث و رویدادهای جهانی تلاش کرده خود و حواشی پیرامونش را در صدر اخبار دنیا، بهروز و زنده نگاه دارد. پس از بازماندن از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و شکست مقابل جو بایدن از سوی مقامات و همچنین نهادهای مختلفی از ایالات متحده محدود شد تا به انزوا رود تا جایی که حتی از فعالیت در شبکههای اجتماعی کشور خود نیز محروم شده بود.
او اخیرا درگیر پروندههای قضائی متعددی در آمریکا شده و عناوین اتهامی زیادی علیه او مطرح گردیده است؛ فساد جنسی، پرداخت رشوه و حقالسکوت، کلاهبرداری، جعل اسناد، تلاش برای سرنگونی و مداخله در انتخابات، سرقت اسناد محرمانه و غیره را میتوان از جمله عناوینی دانست که او را با دردسرهای بزرگی مواجه ساخته است.
ترامپ در یک قدمی مرگ سیاسی قرار دارد و حتی برخی میگویند او جز عدهای از هوادارانش جبههی اثرپذیری در جامعه ندارد. او در این مدت سعی کرد با شگردهایی خود را از باتلاقی که به دست خودش ساخته شد بود بیرون بکشد. رئیس جمهور پیشین آمریکا حاضر است به هر قیمتی نامش را دوباره بر سر زبانها بیاندازد و عمدتا دو شیوه برای این امر در نظر گرفته است. اول معرفی خود به عنوان ناجی جهان و دوم دروغهای بزرگ.
حادثهای در جهان نبوده که پس از آن، ترامپ در رسانهای حاضر شود و با ژست ابرقهرمان، خود را ناجی دنیا معرفی کند. پس از آغاز جنگ میان روسیه و اوکراین، او مدعی شد اگر رئیس جمهور آمریکا بود هیچگاه اجازه نمیداد چنین جنگی به وقوع بپیوندد. در خصوص تنش میان چین و تایوان نیز او مدعی شد که اگر در راس امور آمریکا بود چین را کنترل میکرد و نمیگذاشت تایوان تحت فشار این کشور قرار گیرد.
او حتی در مسائل منطقهای ما هم دخالت کرد و دست از گزافهگویی در این خصوص برنداشت. در تغییر و تحولات افغانستان و تسلط گروه طالبان بر این کشور، مناقشه میان دو کشور ارمنستان و آذربایجان و حتی صلح میان ایران و عربستان، او رویاهای خود را بر زبان میآورد و میگفت این اقدامات ناشی از ضعف دولت بایدن است و اگر او در این دوره رئیس جمهور میشد مانع رخداد چنین اتفاقاتی در غرب آسیا میشد.
او برای فرار از زیر بار فشارهایی که پیشتر اشاره شد و برای رفع مسئولیت و همچنین حفظ خود در عرصهی سیاسی نه تنها تلاش میکند شخصیت ابرقهرمان از خود بسازد، بلکه طبق روال همیشگیاش در دوران ریاست جمهوری ایالات متحده، راه دروغگویی را پیش گرفته است. در تازهترین حضورش میان تعدادی از طرفداران جبههی جمهوریخواه آمریکا گفته که ایرانیها پیش از حمله به عین الاسد، با من هماهنگ کرده بودند و وعده داده بودند که موشکهای شلیکشده را به هدف نخواهند زد. او همچنین مدعی شده که هیچ آمریکایی در این حمله آسیب ندیده است.
شرح بیشتر گزافهگوییهای او در این مختصر نمیگنجد اما اگر این حرفها را به عنوان طرح مسئله در نظر بگیریم، برای حل آن کافی است نگاهی به نقشههای ماهوارهای آمریکا که در رسانههای همین کشور هم منتشر شده بیاندازیم؛ در یک نگاه اجمالی تفاوت قبل و بعد از حمله و خرابیهای تقدیمشده به آمریکاییها در پایگاه تروریستی عین الاسد از سوی موشکهای سپاه پاسدارن به وضوح آشکار است.
از سوی دیگر برای اطلاع بیشتر در خصوص خسارات وارده به پایگاه تروریستی آمریکا و آسیبهای جانی در آن، با یک جستوجوی ساده در فضای مجازی، علاوه بر امکان مشاهدهی تصاویر و ویدئوهای اصابت دقیق موشکهای ایرانی به این پایگاه و آسیب به تجهیزات نظامیشان، میتوان اظهارنظر سایر مقامات و نیروهای تروریستی آمریکا، دربارهی ضربهی مغزی وارده به نیروهایشان بر اثر امواج تخریبی موشکها را مطالعه کرد.
در این وهله اما شاید جای سوال پیش آید که چرا ترامپ آشکارا حقیقت را کتمان میکند؟ او در واقع با طرح این دروغها و دور کردن اذهان از واقعیت موجود، چندین هدف را تعقیب میکند. ترامپ این روزها در رقابتهای درونحزبی برای انتخابات ریاست جمهوری قرار دارد و هر مسئلهای را با برنامهریزی قبلی مطرح میکند. این مسائل که حالا پس از سالها مطرح میشود، دقیقا همان مواردی است که او در دوران ریاست جمهوری در کنترل و مدیریت آن ضعفهای زیادی داشته و حالا با طرح دروغ سعی دارد بر حقیقت موجود سرپوش بگذارد.
ترامپ در زمان ریاست جمهوری آمریکا، گندهگوییهای زیادی علیه کشورمان مطرح میکرد. ایران را مکرر به حمله نظامی تهدید میکرد در حالی که نیروهای تروریست ارتش این کشور از سایه سربازان ما بیمناک بودند. گویا فراموش کرده که در زمان ریاست جمهوری او بود که هواپیمای بدون سرنشین گلوبال هاوک توسط سپاه پاسداران با سامانه پدافند هوایی سوم خرداد که یک دهه پیش ساخته شده بود، منهدم شد.
او جز لفاظی و وضع تحریم، جرئت مقابله نظامی مستقیم با ایران را نداشت در حالی که ایران بارها پاسخ او را مستقیم و بدون استفاده از نیروهای نیابتی در منطقه داد. حالا او در معرض اتهامات زیادی در خصوص ضعف مقابل ایران قرار گرفته و سعی دارد حقیقت حمله موشکی به عین الاسد را زیر سوال ببرد.
با مشاهدهی ویدئوهایی از خانوادههای سربازان ضربهمغزیشده در این حادثه میتوان تشخیص داد که حمله ایران به این پایگاه آسیب جانی داشته یا خیر؟ و یا به سادگی میتوان با بررسی پروازهای آسمان عین الاسد، پس از حمله موشکی دریافت که چرا ساعاتی پس از حمله، هواپیماهای امدادی از این نقطه به مقصد آلمان پرواز کردند و حامل چه کسانی بودند. حال میتوان پاسخ داد که این حمله از پیش هماهنگ شده بود یا خیر و اگر ایران، آمریکا را در جریان حمله قرار داده بود، چرا این پایگاه از ادوات نظامی و نیروهای انسانی خالی نشده بود؟
بسیاری از اهالی رسانه، کارشناسان و مطلعین در عرصهی سیاست میدانند که او دروغ میگوید. البته که خود ترامپ هم میداند دروغ میگوید اما اقشار آگاه، کارشناسان و اهالی این این عرصه برای او اهمیتی ندارند. او تنها در نظر دارد قشر طرفدار خود را راضی نگه دارد تا بتواند با جلب نظر آنان از مرگ سیاسی خود در رقابتهای آتی ایالات متحده جلوگیری کند.
نظر شما