رسم و رسوم شب یلدا
یلدا به معنای زایش و تولد است. به این طولانیترین شب سال، شب چله هم میگویند، چهل روز اول زمستان را چله بزرگ و بیست روز بعد از آن را «چله کوچک» نامیدهاند.
از دیرباز ایرانیان این شب را دور کرسی جشن میگرفتند. خوان شب یلدا در یک مجمع مسی کنگرهدار به زیبایی کنار هم چیده میشود. روی ملافه سوزندوزی و گلدوزی شده کرسی (روکرسی) برای جلوه بیشتر یک پارچه ترمه که به اندازه چهارگوشه کرسی یا قدری بزرگتر باشد میاندازند و مجمع خوردنیها را بر روی آن میگذارند.
مهمانان در حالی که زیر کرسی نشستهاند و جانشان از گرمای مطبوع آتش منقل تازه میشود با خوردنیهایی چون آجیل، شیرینیهای خانگی، میوههای خشک و میوههایی چون انار، هندوانه، سیب، ازگیل، خرمالو و میوههای فصل همچون مرکبات (پرتقال، نارنگی، لیمو و…) پذیرایی میشوند.
شبنشینی در شبهای بلند زمستان از سنتهای دیرپای ایرانیان است. هوا که رو به سردی میرود و شبها بلند و روزها کوتاهتر میشود همسایهها و اقوام بعد از صرف شام برای شبنشینی به خانه هم میروند.
در روزگاری پیش از این که اغلب زمینهای کشاورزی به کشت پنبه اختصاص داشت، پاییز فصل شکفتن پنبهها بود.
پنبهکاران بخشی از پنبههای شکفتهشده را با «چوله» (برگهای تازه غوزه که بعد از شکفته شدن به چوبی خشک تبدیل میشود) میچیدند. شبها بعد از شام پارچه کلفت و بزرگی در اتاق پهن و گونی پنبههای چیدهشده را روی این پارچه خالی میکردند.
کسانی که برای شبنشینی آمده بودند در کنار اهالی خانه دور این پارچه بزرگ مینشستند و پنبهها را از چولهها جدا میکردند که به اصطلاح به آن «پنبه کشی» میگفتند، قصه و حکایت تعریف میکردند و خانم خانه هم با «شبچره» از آنها پذیرایی میکرد که گاه یک استکان چای با شیرینی خانگی بود و گاه میوههای فصل یا کمیاب. مثلا در شمال میوههایی همچون انار شیرین، به، خرمالو و ازگیل نسبت به مرکبات، میوههایی کمیاب محسوب میشود.
دعوتی در کار نبود، با بهانه و بیبهانه برای شبنشینی به خانه هم میرفتند. ایرانیان برای با هم بودن و در کنار هم بودن و شریک رنج و شادی هم بودن نیازی به بهانه نداشتند. شبهای بلند زمستان فرصتی بود تا با نقل حکایت، داستان و صرف شبچره از حال و روز یکدیگر آگاه شوند. این شبنشینیها کاری دلی بود، یعنی دلشان میخواست که برای پنبهکشی به خانه همسایه بروند. دلشان میخواست میوههای کمیاب را با هم قسمت کنند.
یلدا نماد شبنشینیهای خاطرهانگیز در شبهای سرد و بلند زمستان است. آیینهای مربوط به این شب در جایجای کشور عزیزمان هر کدام جلوه و ویژگی خاص خود را دارد که نشانه اهمیت این شب خاطرهانگیز در نزد اقوام ایرانی است.
شب چله در کرمانشاه به «شوچله» معروف است. این شب در میان مردم استان کرمانشاه و به خصوص شهر کرمانشاه که از شهرهای باستانی و کهن ایرانزمین است جایگاه ویژهای دارد.
مرضیه گمار، پژوهشگر و از اهالی کرمانشاه در اینباره میگوید: مردم کرمانشاه هم مانند دیگر اقوام ایرانی در این شب در خانه بزرگ فامیل جمع میشوند و با خوردن آجیل، میوه و شیرینی و گرفتن فال حافظ این شب را جشن میگیرند.
علاوه بر آن قصههایی از عشق جاودانه شیرین و فرهاد، رستم و سهراب، حکایت حسین کرد شبستری و خواندن اشعار زیبا و دلنشین «شامی کرمانشاهی» از برنامههای ویژه این شب در میان اهالی کرمانشاه و کردزبانان است.
افزون بر آن میوههایی که سفره یلدایی ما را تزئین میکنند هر کدام به گونهای نمادی از خورشید هستند، مانند هندوانه سرخ، انار سرخ، سیب سرخ و لیموی زرد. به اعتقاد مردم کرمانشاه، یلدا شب زایش خورشید است.
کشمشپلو از قدیم غذای اصلی شب یلدا بود. علاوه بر آن خورش خلال، دندهکباب، سیبپلو و آبگوشت کرمانشاهی هم جزو غذاهای شب یلدا محسوب میشوند که به همراه «آش عباسعلی» به عنوان پیشغذا سفره شب یلدا را رنگینتر میکند.
هورهخوانی و گرفتن فال حافظ
هوره یکی از انواع موسیقی کردی به شمار میرود که در میان کرمانشاهیها و ایلامیهای کردزبان رایج است. ریتم این آواز شبیه نیایشهای بوداییها و آوازهای شرقی مرتبط با معبد شائولین است. گفته میشود که قدمت این سبک آواز به دوره مهرپرستی میرسد. همچنین مفهوم این آواز بسیار عمیق و گاهی سوزناک است. در بین کرمانشاهیها هورهخوانی یکی از رسوم شب یلدا به حساب میآید که طرفداران بسیاری دارد.
یکی از لذتبخشترین برنامههای این شب، گرفتن فال حافظ است که مردم کرمانشاه اعتقاد زیادی به آن دارند و رهنمودهای حافظ شیرازی را چراغ راه خود قرار میدهند. دختران دمبخت به گرفتن فال در این شب اشتیاق فراوانی دارند، چراکه میخواهند بدانند آیا بختشان تا سال آینده باز میشود و به خانه بخت میروند یا نه.
خوانچه یلدا برای نوعروسان
فرستادن خوانچه یلدا برای نوعروسان یکی دیگر از رسوم شب یلداست. این هدایا به طور معمول شامل هندوانه، میوههای تزئینشده، پارچه، کلهقند و… است که در شهرهای مختلف تفاوت مختصری با هم دارند.
در بعضی از مناطق در خوانچه عروس، هدیه خاصی وجود دارد که در دیگر شهرها مرسوم نیست یا در بعضی از این خوانچهها در میان هدایای پیشکشی یک هدیه ارزش ویژه دارد.
مریمخانم از اهالی مازندران میگوید: در مازندران مانند بیشتر استانها فرستادن هدیه در شب یلدا برای تازهعروس مرسوم است. در بین هدایایی که برای خانواده عروس فرستاده میشود، معمولا یک ماهی بزرگ هم هست که آن را به زیبایی هرچه تمامتر تزئین میکنند. مردم این منطقه عقیده دارند ماهی برای زندگی نوعروس خیر و برکت به ارمغان میآورد.
در آذربایجان به خوانچه شب یلدا «خونچا» میگویند. فریبا علیزاده که اصالتی آذربایجانی دارد در اینباره میگوید: در میان ما ترکها رسم است تحفههای شب یلدا را در طبقهای جداگانه تزئین میکنیم و این طبقهای تزئینشده را به عنوان هدیه شب یلدا به خانه نوعروس میبریم. در میان هدیههای تزئینشده، هندوانه نقش پررنگی دارد و در رأس هدایا قرار میگیرد. هندوانه را به شیوهای زیبا و چشمنواز تزئین میکنیم تا اشتیاق و علاقه خانواده داماد را به عروس نشان دهیم.
یکی دیگر از رسوم ما فرستادن خوانچه یلدا برای دختری است که ازدواج کرده و به خانه بخت رفته. این هدایا شامل آجیل، میوه، شیرینی و یک قواره پارچه است که هر سال در شب یلدا از طرف خانواده پدری برای دختر فرستاده میشود. اگر دختری پدرش را از دست داد این وظیفه برادر بزرگ خانواده است تا این رسم را انجام دهد.
زبیدهخانم از اهالی مازندران میگوید: خانمهای خانه از اواخر تابستان به فکر تهیه خوردنیهای شب یلدا هستند. تخمههای کدو، آفتابگردان و گاه هندوانه را مقابل آفتاب پهن میکنند تا خشک شود و آن را برای شب یلدا کنار میگذارند. برنج معطر شمالی را آرد کرده و از آن برای درست کردن شیرینیهای خانگی استفاده میکنند. میوههایی چون انار، ازگیل و خرمالو را در جایی خنک مثل انباری یا پشتبام میگذارند.
از یکی دو هفته مانده به شب یلدا با شکستن گردو و مغز کردن آن و ساییدن کنجد بوداده، مواد اولیه شیرینیهای خانگی را تهیه میکنند. شیرینیهایی چون بشتزیک، برنجک، آبدندون، تکتک، نانکنجدی، کماج و… که همه این شیرینیهای خوشمزه با شکر سرخ (نیشکر) درست میشود.
خانمهای کدبانو ترجیح میدهند به جای استفاده از شکر صنعتی (سفید) که قیمت ارزانتری دارد از شکر طبیعی سرخ (نیشکر) برای تهیه شیرینیهای خانگی و خورش فسنجان استفاده کنند تا هم ارزش غذایی بیشتری داشته باشد و هم ضرر کمتری نسبت به شکر و قند داشته باشد.
مازندرانیها عقیده دارند که در شب چله باید چهل نوع خوردنی خورد و البته منظور این نیست که چهل نوع میوه یا شیرینی مصرف شود بلکه اجزای تشکیلدهنده این خوردنیها باید به 40 برسد؛ مثلا شام اگر خورش فسنجان دارند، اجزای تشکیلدهنده آن خود به 10 میرسد.
یکی دیگر از کارهای مرسوم شب یلدا این است که وقتی مهمانان در حال رفتن به خانههای خود هستند، یک نفر از اهالی خانه ترکهای در دست میگیرد و به کنار درختی میرود که بار نمیآورد و درخت را تهدید میکند که چرا بار نمیآورد. یکی از مهمانان جلو میرود و میگوید من ضامن! یعنی من ضامن میشوم که بار بیاورد. و اعتقاد بر این است که سال بعد درخت بار و میوه میآورد.
نظر شما