زیادهخواهی غرب به رهبری آمریکا عامل جنگ اوکراین است
امیر عزیز نصیرزاده جانشین ستادکل نیروهای مسلح با حضور در همایش امنیتی مسکو، در این همایش به سخنرانی پرداخت و بر ضرورت مقابله با یکجانبه گرایی آمریکا تاکید کرد.
متن سخنرانی وی به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
حضور حضار گرامی و مقامات محترم عالیجنابان، خانمها و آقایان در یازدهمین اجلاس کنفرانس امنیتی مسکو سلام عرض میکنم و ابتدا مایل هستم از ژنرال شایکو به خاطر دعوتشان به این کنفرانس قدردانی نمایم.
جناب آقای رئیس خانمها و آقایان
موضوعات و محورهایی که در سالهای اخیر برای این کنفرانس در نظر گرفته شده انتخابهای هوشمندانهای بوده و به جرات میتوان تغییرات در نظم جهانی را به عنوان مهم ترین موضوع امنیت جهانی نامید.
با پایان نظم دو قطبی، آمریکا همواره تلاش نموده است تا نظام تک قطبی و یکجانبه گرایی به رهبری این کشور را برای برقراری نظم جهانی به نظام بین الملل تحمیل نماید و برای رسیدن به هدف خود سیاستهای جنایتکارانه متعددی را اتخاذ نمود که مهمترین ویژگی همه این سیاستها بی توجهی به استقلال کشورها، عدم احترام به تمامیت ارضی آنها و بی ارزش بودن جان انسانهای بی گناه میباشد.
از جمله سیاستهای خصمانه آمریکا برای دستیابی به هژمونی قدرت یکجانبه ایجاد کانون متخاصم در مناطق مختلف است که بر اساس آن دوستی هر کشوری با کشور دیگر منجر به دشمنی با کشور ثالث میشود این سیاست نظم امنیتی را در آن منطقه بر هم زده و باعث میشود کشورها در تخاصم مستمر با یکدیگر باشند و آمریکا با حمایت و پشتیبانی از برخی طرفهای درگیر بحران را مدیریت کرده و منافع زیادی را به دست میآورد منطقه غرب آسیا مثال خوبی برای سیاست کانون متخاصم آمریکا است که طی سالهای اخیر بیش از هفت جنگ را در آن به وجود آورده است.
یکی دیگر از سیاستهای اتخاذ شده از سوی آمریکا متوسل شدن به جنگهای نیابتی است که خود عامل مهمی در باز تعریف نظم منطقه میباشد.
اینها ابزارهای مختلف را برای رسیدن به اهداف معین به خدمت میگیرند؛ برای مثال از جنگ رسانه نیابتی میتوان به شبکههای ماهوارهای و شبکههای اجتماعی در فضای مجازی اشاره کرد که با بیان استراتژی غرب و تبلیغ دیدگاهها و ایدئولوژیهای غربی فرهنگ ملی و اعتقادی ملتها را از طریق جنگ شناختی و ادراکی مورد هجوم قرار داده و آن را از درون متلاشی مینماید تا یارای مقاومت و مقابله در مقابل انواع تهاجم های دشمن نداشته باشد.
کشوری مانند آمریکا با آن همه جنایت از جمله به عنوان تنها کشوری که از سلاح هستهای علیه غیر نظامیان استفاده کرده حامی حقوق بشر، نشر دهنده دموکراسی و توسعه گر نظم جهانی معرفیگردد و بدون اینکه دغدغه پاسخگویی به افکار عمومی و مراجع حقوقی را داشته باشد و سردار سلیمانی که رهبری مبارزه با خطرناکترین گروه تروریستی تاریخ بشر به نام داعش را بر عهده گرفته آنها را تار و مار نموده و مردم منطقه و چه بسا جهان را از شر آنان رها نموده بود به شکل ناجوانمردانه ای به شهادت برساند.
ما معتقدیم چنانچه سلطه جویی و زیاده خواهی غرب به رهبری آمریکا نبود این جنگ ویرانگر در اوکراین اتفاق نمیافتاد. بانیان این جنگ و آنهایی که در شعله ور شدن آتش آن نقش دارند باید در رویکردشان تجدید نظر کنند و بدانند به خطر انداختن امنیت دیگران میتواند موجب واکنشی شود که شاید پیش بینی آن برایشان مشکل باشد. آنچه امروز در اوکراین شاهد آن هستیم و روزانه در آن دهها انسان قربانی میشود و آثار و تبعات طولانی مدتی را نیز برای منطقه و جهان در پی خواهد داشت، مصداق بارز سلطه جویی و زیاده خواهیهای غرب برای حفظ و ادامه هژمونی بوده و این تلاش تاکنون فجایع زیادی به بار آورده است.
اشغال سرزمین فلسطین و سرکوب نزدیک به 8 دههای مردم مظلوم این سرزمین توسط صهیونیستها با طراحی استعمارگر پیر و ادامه آن توسط دولت استکباری آمریکا از مصادیق دیگر یکجانبه گرایی و ظلم و ستم سازمان یافته در حق یک ملت است که حاصل نظامات گذشته جهانی است.
خانم ها و آقایان؛
در نشستهای این کنفرانس در دورههای مختلف، همکارانم هر بار در مورد بحران آفرینیهای آمریکا هشدار دادهاند که یکجانبه گرایی و تمامیت خواهی این کشور جهان را ناامن تر خواهد کرد و هشدار دادیم که زیست سیاسی و حیات امنیت ملی آمریکا به تولید بحران جنگ و تحریم اعتیاد پیدا کرده و برای دستیابی به نظم تک قطبی و حفظ و تثبیت آن از ایجاد هیچ بحرانی و جنگی فروگذار نخواهد کرد.
با وجود این امروزه اندیشمندان تردیدی در افول هژمونی آمریکا و حرکت جهانی به سوی نظم چند قطبی ندارند چرا که زمانی یک نظام به سمت تنزل پیش میرود ساختارهای آن هم رو به افول خواهند گذاشت.
لذا هم اکنون در دوره گذار از دنیای تک قطبی هستیم. دوره گذار ویژگیهای مهمی از جمله بازتعریف قدرت، تعدد و تکثر کنشگران، تغییر کنشگران، منطقه گرایی بیشتر تفوق رویدادها بر روندها و به هم ریختن ساختارها و نظامات بین المللی دارد. در این دوره شاهد ظهور قدرت گفتمانی و روایت سازی به پشتوانه فناوریهای نوین از جمله فضای سایبری و بهره گیری از آن در جنگ شناختی هستیم و نه تنها تعداد دولتهای کنشگر در صحنه جهانی افزایش قابل ملاحظهای یافته بلکه کنشگران غیر دولتی هم نقش بیشتری یافته و از تنوع هم برخوردار شدهاند همین تعداد و تنوع به نوعی، منطقه گرایی را تشدید کرده است.
چنانچه مقاومت در مقابل زورگویی با تکیه بر انسانیت و معنویت در دستور کار کنش گران بیشتری در این دوره گذار قرار گیرد میتوان امیدوار بود که نظام جدید بین المللی که یک نظام چند قطبی خواهد بود مبتنی بر نظمی صلح جویانه منطقه گرا، مشارکت طلبانه معنویت گرا و عادلانه خواهد بود.
در این صورت است که میتوان برقراری امنیت واقعی را انتظار داشت که تامین آن با هزینه کمتری نیز مقدور خواهد بود. در چنین نظامی حق با قدرتمند نخواهد بود و زورگویی و تحمیل استانداردهای چندگانه جایگاهی در این نظام نخواهد داشت بدین، ترتیب شاید بتوان امیدوار بود که هزینه های نظامی کاهش و همکاری برای رشد و توسعه جایگزین رقابتهای پرهزینه و مخرب گردد.
انتظار تحقق این ویژگیها و مطالبات شاید واقع بینانه نباشد اما دستیابی نسبی به بخشی از این اهداف مورد انتظار است و اساسا دولتهای مستقلی که دارای رویکرد استکباری نیستند باید به سمت تحقق این اهداف پیش بروند.
در همین دوره انقلاب اسلامی ایران گفتمان نویی را به ملتهای جهان ارائه نمود که مصادیق و نشانه هایی از تاثیر و نفوذ آن در شکل گیری نظم جدید را شاهد هستیم برخی محورهای این گفتمان عبارتند از:
ورود گفتمان دین گرایی و معنویت گرایی در حوزه سیاست و امنیت در دنیای مدرن
شکل گیری محور مقاومت مبتنی بر اصل عزت و کرامت انسانی
بیداری ملتهای مستضعف و ضرورت پایان توهم استکباری غرب
ارائه تعریفی نو از تمدن نوین
بی جهت نیست که امروز در برخی کشورهای غربی شاهد خصومت آشکار و نهان با دین و نمادهای دینداری از جمله قرآن سوزی و اسلام هراسی هستیم جمهوری اسلامی ایران به نوبه خود و متکی بر ایدههای انسانی الهی، معنویت گرا و تمدن ساز شکل گیری نظمی که کرامت انسانی و عدالت به عنوان یکی از شاخصههای صلح و امنیت برای همه باشد را به همراه متحدین و همفکران و دولتها و ملتهای همسو پیگیری میکند و با اعتقاد بر تحقق وعده الهی مبنی بر اینکه حاکمیت بر زمین با مستضعفین در مقابل مستکبرین خواهد بود به تلاشهای خود ادامه خواهد داد.
خانم ها آقایان؛ معتقدیم عامل اصلی شکست یکجانبه گرایی هوشیاری ملتها و انتخاب رویکرد مقاومت و پایداری و همبستگی آنها در مقابل استکبار بوده و در نظم جدید، این رویکرد تقویت خواهد شد و در کنار آن ظهور قدرتهای جدید و مستقل در مناطق مختلف که با ائتلافهای جدید منطقهای و جهانی نیز همراه است؛ همانند پیمان همکاری شانگهای و بریکس که موجب تجمیع قدرت و توانمندی کشورهای مستقل در مقابل هژمونی غرب، عامل مهم دیگر در شکل گیری نظم جدید جهانی خواهد بود. در پایان ضمن تشکر مجدد از ژنرال سرگئی شایگو و همکاران و برگزار کنندگان این کنفرانس مهم و موثر امیدوارم که این مسیر نتایج مورد انتظار در تحقق امنیت جهانی را به همراه داشته باشد.
نظر شما